0

وبلاگ

اوضاع اصفهان در عهد سلجوقیان(429-590ق)تا تهاجم مفعول به ایران

سلجوقیان طایفه ای از ترکمانان غز و خزر بودند که به نام رئیس قبیله خود سلجوق،به سلجوقی معروف شدند.سلجوقیان در دوران اقتدار سامانیان،در دشت های دریاچه خوارزم و ساحل شرقی دریای مازندران و دره های علیای سیحون و جیحون سکونت داشتند.پس از سلجوق پسرش”میکائیل”به سروری قبیله خویش رسید،وی سه پسر داشت و پسرانش،پس از مرگ پدر،قبیله خویش را به حوالی بخارا کوچ دادند.ولی حکومت سامانیان،که از همسایگی ایشان وحشت داشت،آنان را از آن جا راندند.سال بر تخت نشستن”چغری طغرل که نام اسلامی او “داوود”بود از شوال 429ق،قریب به26سال،سلطنت کرده است و وزیر مشهور او عمیدالملک کندری از اهالی کندر نیشابور بوده است.عمیدالملک رقیب خواجه نظام الملک طوسی بوده است،که در اولین سال سلطنت الب ارسلان،جانشین طغرل به تحریک خاجه نظام الملک کشته شده است.طغرل در راه آبادانی و خدمت به مردم قدمی برنداشت ،چنین طرز تفکری بعد ها از او به قاجارها رسید.طغرل پس از شکست دادن مسعود غزنوی به برادرانش چنین گفت:مالیات گرفتن از مردم،از دزدی بهتر است،دیگر دست از دزدی بردارید.چنین تصوری از سلطنت بجز چند استثناء تا پایان دوران قاجار بر ایران حکمفرما بود.

طغرل موسس سلسله سلجوقی،پس از خاتمه دادن به سلسله ی غزنویان،در ابتدا گرگان را از چنگ “نوشیروان  بن منوچهر از امیران آل زیار”در آورد،و در سال434ق،متوجه خوارزم شد و آن ناحیه را ضمیمه ی  حکومت سلجوقی نمود.

سپس بر ری،قزوین،ابهر و زنجان دست یافت.طغرل از نفاق موجود میان آل بویه و خاندان کاکویه نهایت استفاده را برد و در سال 438ق،به عزم تسخیر اصفهان به آنجا آمد و شهر را در محاصره گرفت.اما به علت پایداری ابومنصور فرامرز جانشین علاءالدوله ابوجعفر کاکویه،شهرسقوط نکرد.بار دیگر در سال 442ق،طغرل قریب یک سال شهر را در محاصره گرفت و سر انجام در محرم سال443ق،اصفهان را به تصرف خود در آورد و در نتیجه دولت دیالمه کاکویه را از آنجا بر انداخت و ابومنصور فرامرز،حکمران اصفهان را به حکومت یزدو ابرقو منصوب گردانید.”ابوکالیجار دیلمی”تصمیم داشت تا با کمک”مودود”(وفات441ق)و خاقان ترک بر ضد سلجوقیان اقدام کند،امالشکریان”ابوکالیجار”در کویر لوت دچار صدمات بسیار شدند و خود او نیز مریض گردید و به اصفهان برگشت ناصر خسرو از شخصی به نام”خواجه عمید”نام میبرد که از گماشتگان طغرل سلجوقی(429-455ق)بوده است.مافروخی در نیمه دوم قرن هجری در محاسن اصفهان این شهر را دارای هزار کوشک و بازار های میان شهری و دکان هایی که ظرایف بغداد،خزهای کوفه،دیبای روم،شراب مصر،جواهر بحرین،آبنوش عمان،علج هندوستان،تحفه های چین،پوستین های خراسان،چوبینه های طبرستان،پشمینه های آذر بایجان،فرش های ارمن وغیره را در آن عرضه میکردند.

در سال444ق ناصرخسرو قبادیانی از اصفهان دیدن کرده،و تعریف جامعه ومفصلی از اوضاع طبیعی اقتصادی آن کرده است.وی در این خصوص گوید:((…وقتی که به خان لنجان رسیدم بر دروازه شهر نام طغرل بیک نوشته شده بود مردم همگی ایمن و آسوده بودند سپس به شهر اصفهان رسیدیم شهری است برهامون نهاده،آب و هوای خوش دارد و هرجا که ده گز چاه فرو برند آبی سرد و خوش بیرون آید.و شهر دیواری

حصین بلند دارد و دروازه ها و جنگ گاه ها ساخته و بر همه بارو ها کنگره ساخته.و در شهر جویهای آب روان و بناهای نیکو مرتفع و در میان شهر مسجد آدینه بزرگ نیکوباروی شهر را گفتند سه فرسنگ و نیم است و اندرون شهر همه آبادان که هیچ از وی خراب ندیدم و بازارهای بسیار،و بازاری دیدم از آن صرافان که اندرو دیویست مرد صراف بود.هر بازار را در بندی و دروازه ای ،و همه محلتهاو کوچه ها را همچنین دربند هاو دروازه های محکم وکاروانسرا های پاکیزه بود و کوچه ای بود که آن را کوطراز می گفتند و در آن کوچه50 کاروانسرای نیکو و در هر یک بیاعان و حجره داران بسیارنشسته واین کاروان که ما با ایشان همراه بودیم 1300خروار بار داشت که در آن شهر رفتیم هیچ بازدید نیامد که چگونه فرو آمدند که هیچ جا تنگی موضع نبود و نه تعذر مقام و علوفه و چون سلطان طغرل رحمه الله علیه آن شهر گرفته بود مردی جوان آنجا گماشته بود نیشابوری.دبیری نیک با خطی نیک و نیکو لقا و او را خواجه عمید می گفتند.فضل دوست و خوش سخن و کریم بود سلطان فرموده بود که به دلیل قحطی سه سال از مردم مالیات نگیرند ولی وقتی من به اصفهان رسیدم اصفهانی ها جو می درویدند و یک من و نیم نان گندم به یک درم  عدل و سه من نان جوین هم.

و مردم اصفهان می گفتند که هرگز به این شهر هشت من نان کمتر به یک درم کس ندیده است و من در همه ی زمین پارسی گویان شهری نیکوتر و جامع تر و آبادان تر از اصفهان ندیدم وگفتند اگر گندم و جو حبوب 20سال نهند تباه نشود و بعضی گفتند اگر گندم و جو و دیگر حبوب بیست سال نهند تباه نشود و بعضی گفتند پیش از این که بارو نبود هوای شهر خوش تر از این بود و چون بارو ساختند متغییر شد…)ناصر خسرو در اصفهان از تخصصی بودن بازار این شهر خبر می دهد به طوری که تنها در بازار صرافان دویست مرد صراف به داد و ستد مشغول بوده اند.

اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاه ها بسته شده است

امکان ارسال نظر وجود ندارد.

درخواست مشاوره رایگان

مشاوره

در صورت نیاز به مشاوره می توانید فرم را تکمیل نمایید و یا با ما در ارتباط باشید.